گاهی چنان احساس ناتوانی غم انگیزی به انسان وارد می شود که شاید اگر خداوند اشک را نمی آفرید آمار سکته ها چندین برابر میشد. یک احساس کدر و تار که درونت را چنگ میزند و کاریش هم نمیتوانی بکنی. گاهی واقعا جز نظاره هیچ از دست تو ساخته نیست. یک احساس فلج شدگی عمیق به انسان دست می دهد.
گاهی بشر چقدر ناتوان است.
مرا یاد آن سکانس سریال "ستایش" می اندازد که زن فلج میخواست فقط بگوید طاهر و نمی توانست.
و نمی توانم...