لانه‌زنبوری

این قسمت: پایان

لانه‌زنبوری

این قسمت: پایان

لانه‌زنبوری

انگار یک زنبور قرمز قلبم را نیش زده، جایش هم ورم کرده و خوب نمی‌شود!

نوشتن جایگزین خوبی برای غصه است، آدم را آرام می‌کند.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نامه‌هایش» ثبت شده است

نامه‌نگاری

   فوبیای دزدیده شدن چمدانم با حضور نامه شما در آن حاد تر شده است.
بی‌نهایت متشکرم.
  • زنبورِ ملکه

برسد به دست اهواز

چهارشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۵۶ ق.ظ
اهواز عزیز،
   سلام. از اتاق ۴۴ بلوک ۱۴ برایتان می‌نویسم. حال شما چطور است؟ پایان تابستان است و آتشی که به جانتان افتاده احتمالا فروکش می‌کند. من هم خوبم. کمی سردرگم و دل‌آشوبم ولی طبیعی ست. بالاخره تغییرات بزرگ اتفاقاتی معمولی نیستند که بشود راحت از کنارشان رد شد. اما به صورت کلی خدارا شکر. همه چیز خوب است. به زودی به شما هم عادت خواهم کرد.
   نامه نوشتم که بدانید شما را دوست دارم. علی‌رغم همه حرف‌های منفی و تصور دورادور من از شما، که ناشی از عدم آگاهی بود، همه چیز دوست‌داشتنی‌تر است. اگرچه گرمای شما درست مثل کوره است، من آجر خامی‌ام که به یک کوره داغ نیاز داشت و خدا شمارا به من داد. به هرحال سختی‌ها انسان را می‌سازد و کوره آجر را. حالا من توی اتاق شش تخته‌ای تنها نشسته‌ام که از خانه خودمان سردتر است و قرار است چندماه همین‌جا باشم. قول می‌دهم همیشه از بالکن پیگیر حال و هوای شما باشم و ساعت‌ها لب کارون قدم بزنم. شما هم قول بدهید هوای مرا داشته باشید. اگرچه از دیدن آن روی بد شما، که همه شهرها دارندش، فراری نیستم اما لطفا روی خوبتان را بیشتر به من نشان بدهید. به هرحال من مهمان شما هستم. بد می‌شود بخشی از خوزستان باشید و خونگرم نباشید.
بعدها باز هم برایتان می‌نویسم.
با نهایت احترام،
فافا.
  • زنبورِ ملکه