آقای ف دوست داشتنی
پنجشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۳۸ ق.ظ
چهارشنبه های خطاطی عزیز، باز هم ممنونم که انقدر از روزهای هفته متمایزی و حتی با این وضعیق اسف بار و خاکستری من. یک مرد با قد متوسط (حدود یک و هفتاد) را تصور کنید که موهای کوتاه مشکی و ریش و سبیل مشکی دارد. بلندی ریشش از یک سانت تجاوز نمیکند. چشم هایی دارد با گوشه ی خارجی کمی پایین تر از داخلی و به تعبیری خمار. مرد را در یک بلوز بافتنی تصور کنید که یقه مردانه پیراهن نخی اش از ان بیرون زده. در هردو دست مرد انگشتری را تصور کنیر که من میدانم سمت چپی عقیق است. صدای ارام اورا در ذهنتان بشنوید که گاهی شما را ناچار میکند بگویید چی؟ و لبهایش که زیر سبیلش میجنبند. او را در حالتی تصور کنید که روی صندلی با پایه چرخدار نشسته تا راحت تر باشد و در دست های جوهریش قلم نی کلفت و کوتاهی گرفته و آن را دائم در مرکب قهوه ای اش فرو میکند و در حالی که دارد کشیده می نویسد با نگاهی شیطنت امیز با شما شوخی میکند. هرروز چیزی تازه از لابه لای ورقه های زیاد و جوهر و دوات و نایلون های تودر تویش و شاید از لای کتابها که دور زیردستی اش را روی میز چوبی کتابخانه گرفته اند، رو می کند و شمارا حیرت زده میکند. حالا میتواند تابلو سیاه مشق بیت شعر خودتان باشد یا بیتی از منزوی که روی کاغذ اصل خوشنویسی نوشته و نقطه هایش قرمزند. روزنامه ای که شعرش در ان چاپ شده را میدهد بهتان و یا یک ورق شعر از لای دفترش بیرون می آورد که در آن با شعر شما شوخی کرده است. ایشان را تصور کردید؟ خب معرفی میکنم، آقای ف یکی از کاراکترهای جذاب زندگی من :)
- ۹۵/۱۰/۱۶