لعنت به اعتیاد
چهارشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۳۸ ق.ظ
پاتوق درست کرده مرتیکه. بابای یکی از همان معتادهایی که می آمده پاتوقش، دنبال پسرش را گرفته تا ببیند کدام گوری پناهنده می شود به مواد لعنتی. میبیند رفته آن تو. در می زند طرف می گوید نه پسرت اینجا نیست. سمج قایم می شود و مچ پسر را می گیرد. شروع کرده داد و هوار و دعوا شده بوده. بابا را برده بودند کمک کند دعوا بالا نگیرد. برای همین شام دیر آمد و ما خوردیم. میگفت از طرف شکایت می کنند و احتمالا برود پی کارش. بهتر. مرتیکه عوضی.
لعنت به اعتیاد.
- ۹۵/۱۰/۲۹