خواندنی : گتسبی بزرگ
جمعه, ۱ بهمن ۱۳۹۵، ۰۱:۳۵ ق.ظ
اگر دنبال کتابی هستید که با همان صفحه های ابتدایی شمارا مسحور کند ابدا دست روی گتسبی نگذارید. وقتی حس کردی از تعریف های گسترده پیرامون این کتاب و شهرتش کیفور شده اید و عملا از نخواندنش احساس کمبود می کنید، کتاب را بردارید و به خودتان بقبولانید که چند فصل اول را تحمل کنید. البته ماجرا کشش نداشتن کلی کتاب نیست. دو مشکل مهم وجود دارند اول اینکه ترجمه سخت و سخی اقای شریف امامی لذت خواندن را تا حدود زیادی برای من کاهش داد. سرچی هم کردم که ببینم مثل سایر کتب خارجی مترجم دیگری گتسبی را ترجمه کرده یا نه و مطلع شدم که در انتشارات نیلوفر هم کتاب گتسبی بزرگی به چاپ رسیده که مترجمش همین آقای شریف امامی ست. به نظر خیلی مسخره ست که یک کتاب را یک مترجم هم زمان در دو انتشارات مجزا داشته باشد. واقعا چرا؟ خلاصه اگر طالب خواندن گتسبی هستید و در سطح خواندن اصل کتاب نیستید! متاسفانه باید همین ترجمه را تحمل کنید. همین ترجمه سخت قدرت مداد دست گرفتن را از من گرفت و با تاسف نمی توانم نمونه هایی از جمله های غیر قابل درک و یا حتی گاها درخشان این کتاب برایتان بیاورم!
و دوم اینکه برای فهمیدن هرچه بیشتر کتاب نیاز به اطلاعات گسترده ای درباره امریکای حدود سالهای ۱۹۰۰ داشته باشید. بارها پیش می امد که حس می کردم چه وصف بکری را میخوانم اما معنی گنگی را دریافت می کردم. چون شیوه ترجمه هم ابدا کمکی به شما برای درک فضای ان سالهای آمریکا نمی کند.
اما در کل اثر پر از حرف است. پر از پیام های مهم. پر از پند های خواستنی. مطمئنم مرا چندروزی درگیر میکند که به گتسبی و درست و خطایش فکر کنم و به ادمهای دیگر مثل تام و دیزی و به غم توأم با تأسف فصل آخر. کتاب قطعا حرف برای گفتن دارد و ارزش خواندن دارد. البته باید با ویژگی های منفی گفته شده کنار آمد.
+ چیزی یادم آمد. مثلا آقای امامی برای کلمه معشوقه که الان اینطور گفته می شود - یعنی زنی که با مردی متاهل رابطه دارد - کلمه رفیقه را انتخاب کرده. خودتان تا ته ماجرا را بخوانید که ترجمه در چه سطحی ست.
- ۹۵/۱۱/۰۱