صبح جمعه در خانه
جمعه, ۸ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۴۱ ق.ظ
نیومدن. منم نرفتم.
اونا خونمون. من آزمون.
نیومدن چون مسائل ما از درز در و پنجره زندگیمون بیرون میزنه و میره تو زندگی اونا! شاید دیگه اصلا نیان.
نرفتم چون پاشدم دیدم بی حالم، سرماخوردم. قرصها شلم کرده بودن. خوابیدم باز.
خدایا میشه یه دیوار بکشی دور این روزای من که صدمه نبینن و من با امنیت سپری شون کنم؟لطفا.
اونا خونمون. من آزمون.
نیومدن چون مسائل ما از درز در و پنجره زندگیمون بیرون میزنه و میره تو زندگی اونا! شاید دیگه اصلا نیان.
نرفتم چون پاشدم دیدم بی حالم، سرماخوردم. قرصها شلم کرده بودن. خوابیدم باز.
خدایا میشه یه دیوار بکشی دور این روزای من که صدمه نبینن و من با امنیت سپری شون کنم؟لطفا.
- ۹۵/۱۱/۰۸