مادر مادربزرگ من کسی ست...
يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۵، ۰۷:۳۴ ب.ظ
ننه مشی - حتما میدونید که مشی رو از مشهدی گرفتن، و البته منم نمیدونم چرا همه ننه مشی رو ننه مشی صدا میکنن! بقیه صدا کردن منم عادت کردم - هر وقت پس از مدتی منو میبینه یه جوری بغلم میکنه و می بوسم که انگار تنها کسی هستم که تو دنیا دوست داره - ادا نه ها، واقعا عمق محبتش،رو حس میکنم -
در حالی که من حتی از شمردن تعداد بچه هاش - مادربزرگمو خواهر برادراش - عاجزم، چه برسه به تعداد نوه هاش - بابام اینا - ، و دیگه نتیجه هاش.. الان ایشون ماشاالله نبیره هم داره. گمونم یه ده سالی دیگه ندیده دار هم بشه.
چرا انقدر مهربون و دوست داشتنی هستن بعضی از بزرگای فامیل؟
عنوان : یکی از اولین شعر های وزن دارم
مادر مادربزرگ من کسی ست
که به هر اندیشه اش دلواپسی ست
پست بعدی : دیگه حتما بلاگران خداحافظی کننده :|
- ۹۵/۱۱/۱۷