لانه‌زنبوری

این قسمت: پایان

لانه‌زنبوری

این قسمت: پایان

لانه‌زنبوری

انگار یک زنبور قرمز قلبم را نیش زده، جایش هم ورم کرده و خوب نمی‌شود!

نوشتن جایگزین خوبی برای غصه است، آدم را آرام می‌کند.

رسیدن‌ها

دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۰۷:۴۸ ب.ظ

حفاظت آزمون


   به هرحال همه چیز بالاخره می‌رسد. کنکور به طور مثال. می‌رسد و این فقط به خود تو بستگی دارد که چقدر آماده‌ای. تو بودی که باید فکر می‌کردی به رسیدن‌‌ها. باید به هرصورتی که شده خودت را آماده می‌کردی. به کسی مربوط نیست که تو حالت بد بود یا درگیر چیزهای دیگری بودی. به کسی مربوط نیست که تو جانت بیمار بود، که فکرت مدام از چرخه کالوین و محلول می‌پرید و دور می‌شد. به کسی مربوط نیست که تو کتاب دستت بود اما درس نمی‌خواندی. این چیزها به کسی مربوط نیست. می‌خواستی آنقدر لوس نباشی که فکرت به هزارجا برود و روی خودت کنترل داشته باشی که هر بادی تکانت ندهد. همه چیز بالاخره می رسد و وقتی رسید می‌فهمی که زود رسیده است.

   باید تا دیر نشده به  رسیدن‌ها فکر کرد. به مرگ. به خشم. ترس‌های بزرگ. تنهایی‌های طولانی و عمیق. به جنگ. نه گفتن‌های سخت. به بحث‌های دلهره آور. غم های بزرگ یا شادی‌های خالص. به نقاط اوج زندگی شاید. حتی به عشق...

  • ۹۶/۰۴/۱۹
  • زنبورِ ملکه

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.