لانه‌زنبوری

این قسمت: پایان

لانه‌زنبوری

این قسمت: پایان

لانه‌زنبوری

انگار یک زنبور قرمز قلبم را نیش زده، جایش هم ورم کرده و خوب نمی‌شود!

نوشتن جایگزین خوبی برای غصه است، آدم را آرام می‌کند.

من و تنهایی، دوست صمیمی‌ام

چهارشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۶، ۰۶:۵۸ ب.ظ
اینجا اهواز است. سینما هلال. من روی صندلی پلاستیکی آبی نشسته‌ام و منتظرم درهای سالن سینما باز شود. هیچ کس پیدا نشد که با من بیاید سینما. تنهایی آمدم و تنهایی می‌آیم باز. به زهره گفتم: این همه خوشحال شدم یه شهر بزرگ قبول شدم که مثلا بتونم برم جشنواره فجر و اینجور برنامه‌ها. پس در کمال آرامش آمدم سینما. تنها. با اسنپ. تنهایی خیلی وقت‌ها دوست خوبی ست. من و تنهایی قرار است با هم حسابی خوش بگذرانیم از این به بعد.



+ یک چیز جالب و مسخره! سینما هلال از پرده تا درب ورودی به سمت پائین شیب دارد:/ یعنی ردیف اول بالاتر از بقیه ردیف‌هاست. احمقانه است.
  • ۹۶/۱۱/۱۸
  • زنبورِ ملکه

حالش

فیلم‌هایش

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.